باز باران اما این جا بی ترانه
میخورد برسقف قلبم یادم اید روی ماهت
باورت شاید نباشد که دلم تنگ است برایت
وقتی به کوه استوار نگاه میکنی نه بهمن است نه خطری بدان کوه می خواهد استوار بودن را به تو بیاموزد
زمانی که با پا های برهنه روی ماسه های دریا راه می روی و دانه های ما سه پایت را در اغوش می گیرد متوجه باش هنوز کسانی هستند که دوست دارند تورا را در اغوش بگیرند ...