هفتمین سال از علم یابی
داشتیم یک معلم به چه زیبایی
معلمی ازدنیای ادبیات
نه از دنیای علوم و ریاضیات
میگفت از سعدی و مولونا
نه از بهلول و ابوعلی سینا
ازهمان موقع شروع کردم به شعر
گفتم از مادر،دبیر از درس و مهر
گفتم از افریده های خالقم
گفتم از مهر و محبت،مادرم
گفتم از احساس خوب قلب ها
گفتم ازلطف خدای باصفا
از زمین و اسمان خورشید و ماه
ازشب و روز هنگام پگاه
شعر من این بود ای یاران من
ای همسفران شعر ای دوستان من
هدیه به معلم دلسوزم سروده ی خودم
عارفه جان سلام


شعر بسیار زیبایی بود
ممنونم دوست خوبم

امیدوارم باتلاش و پشتکاری که داری زیر سایه ی پدر و مادرت همیشه موفق باشی